از امام مجتبی علیه السلام بیاموزیم ( بخش اول )

نویسنده :محمود مهدي پور

ويژه نامه مجتبوي

آن سبط اكبر نبوي، آن ارشد اولاد مرتضوي، آن زاده زهراي اطهر، آن باليده در ساحل كوثر، آن سيّد جوانان جنّت، آن امام ثاني امّت، آن خليفه برحق رسول، آن پور پارساي بتول، آن آيت ايمان و جهاد، آن رايت سلم و سداد. آن آفتاب هيبت و سيادت، آن درياي بيكران جود و سخاوت، آن نور ابهر، آن سراج انور، آن قرة العين نبي، آن ميوه دل وصّي، آن پيشواي معصوم، آن شهيد مسموم، آن صابر ممتحن حضرت ابومحمد حسن، يگانه اعصار بود و اسوه ابرار و محبوب كردگار، زندگي اش موضوع اين نوشتار است. اين ويژه نامه به نامش مزيّن است و ماه پربركت رمضان با ميلادش مبارك تر. همه را به نشستن بر سر سفره ضيافت و معرفتش فرا مي خوانيم و در طليعه ميلاد مبارك مصلح كلّ، بقية اللّه الاعظم، اين دفتر را تقديم مي داريم

يكم: امام و خداباوري

شيخ صدوق در كتاب شريف «امالي» از امام جعفر صادق عليه السلام نقل مي كند:

حضرت مجتبي عليه السلام عابدترين مردم روزگار خويش بود و زاهدترين و برترين. وقتي وضو مي گرفت، بند، بندش مي لرزيد و رنگ چهره آسمانيش به زردي مي گرائيد. وقتي از راز اين حالت مي پرسيدند، فرمود: كسي كه در برابر پروردگارعرش مي ايستد، شايسته است كه از دلهره رنگش زرد شود و اندامش بلرزد.1

وقتي به آستان مسجد مي رسيد، سر را به سوي آسمان بلند مي كرد و چنين مي گفت:2

«الهي ضيفك ببابك، يا محسن قداتاك المسي، فتجاوز عن قبيح ما تعلم منّي بجميل ماعندك ياكريم؛ خدايا! مهمانت بردرخانه است، اي نيكوكار! بدرفتار، به سويت آمده است، اي خداي كريم به زيبايي هايي كه داري از زشتيهاي كه از من مي داني درگذر.

 

دوم: امام و عزّت طلبي

زندگي پيشوايان اهل بيت عليهم السلام اسوه حيات طيّبه و برتر است و هركدام به تنهايي در اسوه بودن، كامل اند؛ گرچه آگاهي ما از اهداف و ابعاد وجودي و اقدامات آنان محدود و ناقص است و هركس به يك زاويه يا چند بعد، از سيماي آنان نظاره مي كند و بر اساس نيازهاي جامعه در هر عصر، يكي از ويژگي هاي آنان بيشتر مي درخشد.

اين فكر كه مجموعه معصومين عليهم السلام مقتداي كامل بشريت هستند. ولي هر كدام فقط در ميداني مشخص، اسوه اي شايسته و نيكويند؛ نه اسوه اي جامع و تمام عيار، انديشه اي ناتمام است. اين فرضيه مي گويد امام حسين عليه السلام فقط اسوه جهاد و مبارزه است و امام مجتبي عليه السلام اسوه حلم، نرمش و بردباري. امام صادق عليه السلام اسوه دانشوري و امام هشتم الگوي رضا به رضاي الهي و...

ما اين تحليل و تفكّر را نادرست مي دانيم همه ائمه در تمام ابعاد زندگي، برترين انسان روزگار خويش بوده اند، و نه تنها در يك بخش از باب نمونه تنها امام حسين عليه السلام سمبل عزّت مندي و عزّت گرايي و عزّت گستري نبوده و نيست. سبط اكبر پيامبر هم امام عزّت و سرافرازي براي همه عصرها و نسل هاست. او انگشتري عقيق سرخ داشت كه نقش نگين آن عبارت «العزّة للّه» بود.3 و امام باقر عليه السلام نيز همين انگشتري را در دست مي كرد.4

تنها سيدالشهداء پيشواي آزاده و آزادي خواه نيست، بلكه همان آزادگي و آزاديخواهي در روح بلند امام حسن مجتبي عليه السلام هم موج مي زند. امامان معصوم عليهم السلام ، رهبران منطقه و زمان خاص و داراي صلاحيت هاي محدود نيستند كه در يك يا چند جهت حجّت و مرجع امّت شناخته شوند. علم و عصمت آنان، ضامن نقش هدايت گري در كل آفاق گيتي، در تمام اعصار و در جميع ابعاد زندگي است. اينكه برخي خيال مي كنند، پيشوايان بزرگ اسلام هر كدام در يك رشته تخصص داشته و همچون استادان مراكز علمي همان ماده آموزشي را به بشريت آموخته اند، دريافتي نادرست و ناقص است. دانش و عصمت آنان تمام نياز بشريت را در بر مي گيرد.

امام در تفكر شيعي، امام زمانِ خاص، مكان ويژه و موضوع خاص نيست. هركدام از چهارده معصوم عليهم السلام پيشواي زمان خويش و مقتداي تمام اعصار؛ امام جنّ و انس اند و گفتار و رفتار و انديشه هاي آنان از خطا و لغزش مصون است.

سوم: امام و قيامت باوري

او پاي پياده به سوي خانه خدا مي رفت و گاهي پاي برهنه، چون به ياد مرگ مي افتاد، مي گريست و چون قبر را ياد مي كرد، مي اشكهايش جاري مي شد؛ وقتي روز قيامت و محشر را به ياد مي آورد، گريه مي كرد. وقتي عبور از صراط را به خاطر مي آورد اشك مي ريخت. وقتي به حضور انسان در محضر ربوبي مي انديشيد، آنچنان صيحه مي زد كه مدهوش مي شد، و چون به نماز برمي خاست در برابر خداي عزّوجل اندامش مي لرزيد. وقتي بهشت و جهنّم را ياد مي كرد، چون مارگزيده پريشان مي شد و از خداوند، تمنّاي بهشت مي كرد و از جهنّم به او پناه مي برد.5

چهارم: امام و عدالت اجتماعي

او بيست و پنج بار پياده به حجّ مشرّف شد و سه يا دو بار كلّ ثروت خويش را با نيازمندان تقسيم كرد.6

البته مورّخان اهل سنّت گفته اند، آن پيشواي بزرگ دوبار كل دارايي خويش را در راه خدا بخشيد و سه بار تمام آنچه را داشت حتي كفش و لباس خويش را با فقيران عادلانه تقسيم كرد.

 

 

1. عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 506.

2. معالي السبطين، ص 6.

3. سفينة البحار، ج 2، ص 184.

4. بحارالانوار، ج 43، ص 339.

5. سفينة البحار، ج 2، ص 184. 6. همان، ص 185.

6. موسوعة كلمات الامام الحسن(ع)، ص 238.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








موضوعات مرتبط: اهل بیت علیهم السلام ، ،
تاريخ : شنبه 14 مرداد 1391 ا 15:13 نويسنده : محمد صادق فاضلی ا
.: Weblog Themes By : VioletSkin.lxb.ir :.